آیا
ارزش دارد انسان به خاطر هفتاد سال زندگی که سی و پنج سالش شب است و او در
خواب ، ده سالش بچه است و چیزی از زندگی نمی فهمد ، پانزده سالش را هم که
یا توی راه است یا سر سفره و یا در دستشویی صرف می کند ، فقط بخاطر ده سال
تا خدا خدایی می کند در آتش جهنم بسوزد ؟!
شیخ علی اکبر تهرانی می گوید :
از
خانه که خارج میشوی سعی کن چشمت آزاد نباشد، وقتی چشم دید، دل هم
میخواهد. این طور انسان به خطا میافتد. رسولالله (ص) میفرمایند :
«دنیا زندان مؤمن است » زبان، چشم، گوش، قلب و فکر انسان مؤمن آزاد نیست.
دست و پای انسان مؤمن آزاد نیست. بنده آن است که در بند باشد . . .
شیخ علی اکبر تهرانی می گوید :
بچهات را بغل میکنی و گازش میگیری، نهایت لذت را میبری ولی او جیغ میزند. کسانی که بچه دارند میفهمند.
بلاهایی هم که خدا به دوستانش میدهد همین است، نوعی عشقبازی با آنهاست
استاد اخلاق ، شیخ علی اکبر تهرانی می فرمایند :
در
بیابانی که برف و سرما یا آفتاب و گرما دارد و پر است از حیوانات وحشی، ما
اگر هم میخ و هم چادر داشته باشیم ولی عمود چادر را نداشته باشیم، این
چادر به درد ما نمیخورد و نمیتواند از ما محافظت کند. حال بدانید که نماز
هم عمود و ستون دین است.
استاد شیخ علی اکبر تهرانی به جوانان اینگونه توصیه می فرمایند :
انسان
باید خودش را در جوانی بسازد ؛ گرگِ پیر نمی درد چون عرضه اش را ندارد .
اگر دوباره به او جان و توان بدهند همان گرگ است. انسان ها هم وقتی پیر می
شوند همه مؤمن می شوند چون دیگر توان گناه ندارند
ارف بالله ، معلم اخلاق، استاد شیخ علی اکبر تهرانی می فرمایند :
وقتی
یک دکتر به تو دارو میدهد، حتی اگر چند قلمش اشتباه باشد وعوارض جدی
ایجاد کند، ساعت میگذاری و نصف شب از خواب بیدار میشوی و سر ساعت اطاعت
امر میکنی. ولی خدا که خالق تو است هرچه میگوید میپرسی چرا و هزار بهانه
میآوری !